این تصور عمومی وجود دارد که زنان به دلیل نرخ فقر بالاتر و فرصت های شغلی کمتر از نظر اجتماعی آسیب پذیرتر از مردان هستند و این مساله برای زنان سرپرست خانوار به دلیل ترس از انتقال فقر بین نسلی گسترده تر است. زنان سرپرست خانوار پس از از دست دادن همسر خود مجبور به بازی در نقش های متناقض و متعدد می شوند و به دلیل عدم دسترسی به مشاغل پردرآمد مجبور به کار در مشاغل حاشیه ای ، پاره وقت ، غیررسمی و کم درآمد هستند
.
این زنان به دلیل مشکلاتی مانند فقر ، وضعیت اقتصادی-اجتماعی ضعیف و مسئولیت های متعدد قادر به حفظ سلامتی خود نیستند. در نتیجه ، آنها رفتارهای پرخطر بیشتری را تجربه می کنند. آنها همچنین ممکن است از استرس ، اختلالات روانی ، افسردگی ، مصرف مواد مخدر و فقر مالی و فرهنگی رنج ببرند. مهمترین عوامل مرتبط با این کیفیت پایین زندگی سواد کم و بیماریهای مزمن است.
زنان از معتبرترین گروه های جامعه هستند زیرا بنیان سلامت خانواده و جامعه را تشکیل می دهند. تأمین مراقبت های مورد نیاز آنها زمانی امکان پذیر است که دید گسترده و جامعی از وضعیت و مشکلات آنها وجود داشته باشد. بیشتر مطالعات در مورد زنان سرپرست خانوار ، کمی و تجربی بوده و بر مشکلات اقتصادی آنها متمرکز بوده است. با این حال ، برای درک بهتر چالش ها و مشکلات زنان سرپرست خانوار ، نیاز به تحقیقات کیفی است که تمام جنبه های زندگی آنها را پوشش دهد و شرایط زندگی آنها را از دیدگاه تجربیات و دیدگاه های خود آنها نشان دهد.
با هم نگاهی بیاندازیم به مشترکترین مشکلات و چالشهای زنان سرپرست خانوار در ایران
مشکلات شخصی
دسته اول تحقیق به مشکلات فردی که زنان هنگام سرپرستی خانوار تبدیل می شوند ، می پردازد. این مشکلات شامل اضافه بار نقش ، تضاد نقش ، مشکلات روانشناختی و پایان عشق است.
اضافه بار نقش
این زنان علاوه بر نقش مادر ، باید همزمان نقش هایی را نیز ایفا کنند ، که این امر باعث می شود آنها با چالش هایی روبرو شوند.
به عهده گرفتن چندین نقش ، زنان سرپرست خانوار را مجبور به کار در تمام طول روز می کند و فشارهای شدیدی بر آنها وارد می کند ، که می تواند سلامت جسمی و روانی آنها را در طی یک دوره طولانی تهدید کند و باعث استهلاک جسمی و روحی آنها شود.
درگیری نقش
ایفای نقش های مختلف توسط زنان سرپرست خانوار ، به ویژه نقش والدین باعث ایجاد تعارض می شود زیرا در بسیاری از موارد ، این نقش ها مطابق آداب و رسوم و نقش هایی که برای زنان و مردان در جامعه آنها تعریف می شود ، در تعارض هستند.
پایان عشق
پس از مرگ شوهر ، زنان سرپرست خانوار شانس زیادی برای ازدواج ندارند و در صورت داشتن خواستگار ، باید بر اساس شرایط خود – تعداد فرزندان ، وضعیت مالی و … انتخاب کنند. به دلیل اقدامات فرهنگی ، زنان گاهی اوقات مجبور به ازدواج با برادر همسر خود می شوند ، و با ازدواج اجباری ، عشق برای آنها تقریباً تمام شده است.
مشکلات روحی و روانی
پس از مرگ یا ترک شوهر ، زنان سرپرست خانوار ، دچار شرایط شدید زندگی و درگیری های نقشی می شوند ، استرس و فشار روحی را تحمل می کنند که منجر به بیماری های روانی و آسیب هایی مانند افسردگی ، خودسوزی و عدم خوشبختی و امید به زندگی می شود ،طوری که ممکن است در انتها راهی جز خودکشی پیدا نکنند.
تنش درون خانوادگی
هنگامی که یک زن سرپرست خانوار می شود ، بسیاری از اعضای خانواده نمی توانند مدت طولانی با نقش جدید مادر به عنوان سرپرست و مدیر خانواده کنار بیایند. کودکان از دستورات وی سرپیچی می کنند ، یکدیگر را به چالش می کشند. این روند باعث ایجاد تنش بین خانواده و مادر می شود.
تولید مثل فقر و ناتوانی خانوادگی
بسیاری از زنان در مناطق محروم پس از مرگ همسر و پذیرفتن نقش رئیس خانه ، با مشکلات زیادی روبرو می شوند. در برخی موارد ، فرزندان این خانواده ها مجبور می شوند که به عنوان کارگر کودک کار کنند و از مدرسه دور شوند. به نوعی چرخه فقر در خانواده تولید می شود و فقر به نسل بعدی منتقل می شود و آینده نامعلومی در انتظار آنها است.
دسته سومی که زنان سرپرست خانوار درگیر آن هستند ، مشکلات اجتماعی است که شامل زیرمجموعه هایی از انگ مراقبت ، ناامنی اجتماعی ، انزوای اجتماعی و محرومیت اجتماعی است.
ننگ بیکاری
مدت هاست که خانوارهایی که مردان (شوهران) آنها از خانواده غایب بوده اند بدون مراقبت خوانده می شوند و استفاده از این برچسب تا امروز ادامه داشته است. این برچسب که زنان را قائل به داشتن سرپرست مرد میداند، اغلب استرس و فشار زیادی به زنان سرپرست خانوار وارد می کند و آنها را از ادامه زندگی منصرف می کند.
از آنجا که هنوز کلیشه های جنسیتی بسیاری در جامعه مورد مطالعه وجود دارد ، در نظر گرفتن یک زن به عنوان سرپرست خانوار از نظر بسیاری قابل قبول نیست ، بنابراین افراد زنان سرپرست خانوار را بدون مراقبت می دانند و انگ بی مراقبت بودن نیز وجود دارد.
ناامنی اجتماعی
زنان سرپرست خانوار گروه آسیب پذیر و بی دفاعی از جامعه هستند و ممکن است گاهی در جامعه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند و نتوانند به سرعت در جامعه ظاهر شوند. بنابراین ، در نتیجه ، آنها با برخی از ناامنی های اجتماعی روبرو می شوند.
انزوای اجتماعی
زنان سرپرست خانوار بیش از سایر زنان در کانون توجه مردم هستند و بیشتر در مرکز توجه قرار دارند. به همین دلیل است که ممکن است به دلیل ترس از بدنام کردن ، مجبور شوند کمتر در جامعه ظاهر شوند.
محرومیت اجتماعی
زنان سرپرست خانوار به دلیل نوع نگاهشان به عنوان بیوه ، کم لطفی در جامعه را تجربه می کنند و توسط جامعه به حاشیه رانده می شوند. این زنان مورد قبول جامعه نیستند و به عنوان افرادی که هنجارهای اجتماعی ندارند ، طرد می شوند.از دست دادن یک شوهر باعث ایجاد یک دیدگاه منفی از زنان در میان همکارانش می شود که بر روابط اجتماعی او تأثیر می گذارد.
آخرین مقوله ای که زنان سرپرست خانوار تجربه می کنند عواقب مطلوبی است که از سرپرستی خانوار ناشی می شود. این دسته شامل زیرمجموعه های بلوغ اجتماعی و خودپنداره مثبت است.
خودپنداره مثبت
سرپرستی خانوار نیز می تواند جنبه مثبت داشته باشد. هنگامی که برخی از زنان سرپرست خانوار پس از به عهده گرفتن مسئولیت خانه و یافتن شغل ، سعی می کنند شغلی پیدا کنند ، دیدگاه مثبت تری نسبت به خود و توانایی های خود دارند
از آنجا که زنان پس از مرگ همسران خود مجبور به اداره خانواده خود می شوند و صاحب شغل می شوند ، این امر منجر به احساس خودپنداره مثبت در زنان می شود.
بلوغ اجتماعی
زنان در مناطق محروم به دلیل محدودیت ها و شرایط اجتماعی و فرهنگی کمتر در جامعه ظاهر می شوند ، اما پس از مرگ همسرانشان ممکن است شرایطی فراهم شود که در جامعه بیشتر بیایند و فعالیت های اجتماعی و شغلی را دنبال کنند. آنها ممکن است موفق باشند.
از آنجا که زنان مجبور به فراتر از خانواده می شوند و پس از مرگ شوهر در جامعه ظاهر می شوند ، این منجر به روابط گسترده تر و شرایط کار بهتر می شود که منجر به نوعی بلوغ اجتماعی در این زنان می شود.
نتیجه
نتایج مطالعه نشان داد زنان سرپرست خانوار با بسیاری از افراد ، چالش های درون خانوادگی و اجتماعی روبرو هستند که در بسیاری از موارد زندگی شخصی و اجتماعی آنها را مختل می کند و سلامت آنها را به طور جدی به خطر می اندازد. با این حال ، سرپرست شدن خانوار برای زنان تنها با عواقب منفی همراه نیست. بلکه در برخی موارد منجر به نتایج مثبتی مانند خودپنداره مثبت و بلوغ اجتماعی می شود. بنابراین ، برای ارتقا سلامت و توانمند سازی زنان سرپرست خانوار ، برنامه های چند بعدی مورد نیاز است که تمام جنبه های سلامتی آنها را در بر بگیرد.
بنابراین ، زنان می توانند با آموزش تکنیک های مورد نیاز آماده سازگاری با نقش های جدید ، چند وجهی و گاه متضاد شوند. آنها همچنین باید با حمایت اقتصادی بیشتری حمایت شوند تا چرخه فقر و معلولیت در خانواده آنها متوقف شود و فرزندان آنها بتوانند زندگی بهتری داشته باشند. از نظر اجتماعی ، همچنین می توان با ارائه آموزش مناسب و کمک به تغییر کلیشه های جنسیتی ، وضعیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار را افزایش داد تا نقش آنها به عنوان سرپرست و مدیر یک خانواده به راحتی در جامعه پذیرفته شود.
نیکوکاران شریف، یک سازمان مردم نهاد است که دغدغه و محور اصلی فعالیتهایش رسیدگی به زنان سرپرست خانوار است. از حمایت اقتصادی و تامین معاش اولیه تا توانمند سازی و درمان عاطفی خدمات گستردهای برای زنان سرپرست خانوار وجود دار، که گزارشهای عملکرد مربوط به آن را میتوانید اینجا ببینید.
منبع: https://bmcwomenshealth.biomedcentral.com /
مترجم: الاهه نوری
نظر خود را بنویسید